جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • داستان
    • درام
    • عاشقانه
    • تخیلی
  • رمان
  • کتاب صوتی
  • بیوگرافی بزرگان
  • معرفی کتاب
  • موفقیت
  • تماس با ما

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت
  • 09190704989
  • adinehradman812@gmail.com
0
کتاب و رمان | معرفی کتاب | موفقیت | داستان کوتاه
  • خانه
  • داستان
    • درام
    • عاشقانه
    • تخیلی
  • رمان
  • کتاب صوتی
  • بیوگرافی بزرگان
  • معرفی کتاب
  • موفقیت
  • تماس با ما
شروع کنید

وبلاگ

کتاب و رمان | معرفی کتاب | موفقیت | داستان کوتاهبلاگداستاندراملذت لبخند زدن

لذت لبخند زدن

21 مهر 1399
ارسال شده توسط مدیر سایت
داستان, درام
لذت لبخند زدن

 جک و بری مدت‌ها با یکدیگر بودند و باهم از این سمت به آن سمت کشور می‌رفتند و در طول این سفرها لذت لبخند زدن های بقیه رو چشیده بودند. در یکی از این مسافرت هابری از جک می‌خواهد که یک بار هم که شده از کشور خارج شوند و به گوشه کنار دنیا بروند و از یک سفر خارجی لذت ببرند.

جک در حالی که مشغول است ولی بعد از ان که اصرارهای بری را می‌بیند قبول می‌کند که به همراه خانواده هابسان تصمیم می‌گیرند که به آفریقا بروند و از جاذبه‌های دیدنی آنجا دیدن کنند. تصمیم نهایی می‌شود و در تاریخ 24 اوت قرار می‌شود به سمت کشورهای آفریقایی به نام‌های مالی سفر کنند و پس از آن کشورهای غنا و آفریقای جنوبی و الجزایر و در آخر هم به مصر بروند.

لذت لبخند زدن

در ابتدا برنامه‌ها این گونه است که در 24 اوت که شروع کردند به مسافرت در هرکدام از این کشورها بین 3 تا 5 روز بمانند و پس از ان به کشور دیگر بروند.

ولی سرنوشت به گونه ایی دیگر در انتظار آنها هست و انها مجبور می‌شوند که در همان کشور اول بمانند چرا که وقتی انها در حال گردش بودند متوجه پسربچه‌ای می‌شوند که روی زمین نشسته است و نمی‌تواند بلند شود که پس از پرس و جو متوجه می‌شوند که هنگام بالا رفتن از کوه لیز خورده و افتاده و پایش شکسته است. بری از جک می‌خواهد که او خانواده‌هایشان را به ادامه مسافرت ببرد و خودش نیز بعداً به آنها خواهد پیوست.

جک قبول نمی‌کند و می‌گوید که نمی‌زارد که لذت لبخند زدن آن پسر را از دست بدهد چرا که قبلاً یک بار این اتفاق افتاده بود.

حتما بخوانید  فرشته های زمینی که پر از شادی بودند.

او نتوانسته بود لبخند زدن یکی از افرادی که به آن کمک کرده بودند را از دست بدهد ولذت لبخند زدن نمی‌خواست که بار دیگر این اتفاق بیفتد.

بری قبول می‌کند و او را به سمت بیمارستان می‌برند و پس از آن که کمی حالش بهتر شد و پایش را گچ گرفته بودند از او اسم و آدرسش را می‌گیرند و متوجه می‌شوند که او اهل مصر است.

بری از او می‌خواهد که با آنها همراه شود و در آخر وقتی به مصر رسیدند او را به خانه‌اش خواهند رساند. آن پسرک قبول می‌کند و جک اسم این سفر را لذت لبخند زدن نامیده بود

برچسب ها: داستان درام
بعدی ازدواج زوری
قبلی معرفی کتاب هنر عشق ورزیدن

پاسخی بگذارید لغو پاسخ

جستجو برای:
پشتیبانی
دسته‌ها
  • بیوگرافی بزرگان
  • تخیلی
  • داستان
  • درام
  • رمان
  • عاشقانه
  • معرفی کتاب
  • موفقیت
برچسب‌ها
آرزو اثر مرکب اعتماد به نفس امبر هرد بیوگرافی بزرگان جام جهانی جانی دپ جورج اورول جک اسپارو جی کی رولینگ دارن هاردی داستان داستان تخیلی داستان درام داستان عاشقانه دانشگاه درام عاشقانه دزدان دریایی دزدی رئال مادرید رمان زین الدین زیدان سود مرکب شغل شغل های پولساز طلا عامل موفقیت علاقه فرانسه فروش کتاب فیسبوک قلعه حیوانات مادر مارک زاکربرگ مردی که نخندید معرفی کتاب موفقیت نویسنده هدف هری پاتر پادشاه پریسیللا چان پسر کهکشان پول یونتووس
  • محبوب
  • جدید
  • دیدگاه ها

تمامی محصولات سایت متعلق به کتابرو دات کام می باشد و تهیه آن هر از هر طریقی جز سایت از لحاظ شرعی و قانونی حرام می باشد.

دسترسی سریع
  • حساب کاربری من
  • تسویه حساب
  • سبد خرید
  • فروشگاه
  • 09190704989
  • adinehradman812@gmail.com
© 2020. طراحی شده توسط برند ایده
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://ketabro.com/?p=2559
علاقمندی ها 0
صفحه علاقمندی های من ادامه خرید
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.